" اذا جاَء نصراللّه والفتح " چون این سوره از اسمان فرو آمد ، رسول خدا ( ص ) گفت : این سوره از وفات ما خبر می دهد ، که راه فنا می بباید رفت . آخرتر نظر وی به صحابه آن بود که سیّد ( ص ) از حجره بیرون آمد ،باطنش همه درد گرفته ، رخسارش زرد گشته ، تن ضعیف و نحیف شده ، یک دست بر کتف علی علی ( ع ) نهاده ، و دیگر دست بر دوش فضل ، از حجره به مسجد آمد ، دو رکعت نماز کرد ، پشت به محراب باز نهاد ، روی به یاران کرد ، از دیده او آب روان گشت . صحابه دانستند که سیّد ( ص) وداع خواهد کرد ، و آن دیدار بازپسین است ، که نیز جمال او نخواهند دید . سخن ملیح او نخواهند شنید . محراب از او جدا خواهد ماند .جهان از رفتن وی تاریک خواهد شد . جبرئیل نیز به سفارت نیاید . رضوان نیز به بشارت نیاید.
نومیدی بر رخسارها نشسته ، و چراغ شادی در سینه ها فرو مرده ، انفاس همگنان آوه و آه شده ، همه گوش فرا داشته تا سیّد ( ص ) چه گوید ؟ سیّد به لفظ شیرین و سخن پر آفرین گفت : "ای یاران من ،ای عزیزان و ای غریبان، ای مهاجر و انصار،بدرود باشید که عمر ما را نهایت آمد و حساب ما فذالک شد،و دیدار ما باقیامت افتاد.شما را بدرود می کنم و همه امت را که هستند و خواهند بود بدرود می کنم.سلام من به همه امت رسانید و بگویید: ما را آرزوی دیدار شما بود،لیکن اجل کمین بگشاد و مرگ شبیخون آورد،از حضرت آمدیم و باز به حضرت رفتیم،سنت من نگاه دارید.فریضۀ حق بگزارید،نماز نگاه دارید،بندگان را نیکو دارید،یتیمان را بنوازید،همه را بدرود کردم،همه را به خدا سپردم.خداوندا همه را به تو سپردم،به بوبکر و عمر و عثمان و علی (ع) نمی سپارم.آدم به فرزند سپرد.موسی به برادر سپرد.خداوند!من همه را به تو می سپارم.نگاه دارشان تو باش،و در حمایت و رعایت خودشان بدار".
از کشف الاسرار فضل الله میبدی
سلام
ممنون
واقعا وب قشنگی داری و پر محتوا
واقعا خسته نباشی
با سلام و دروود بر شما
وبلاگ و نوشته های زیبایی دارید
من شما را لینک می کنم
خوشحال میشم شما نیز این کار را انجام دهید
بدروود